برای درجه بندی میزان سختی و راحتی زبان ها باید المان های بسیار متفاوتی را در نظر گرفت. میزان سختی یک زبان میتواند بسته به اینکه شما از قبل چه زبان هایی را یاد گرفته اید بسیار متفاوت باشد. مثلا یادگیری زبان فرانسه برای یک انگلیسی زبان خیلی ساده تر از یک فارسی زبان است.
تحقیقات زیادی در رابطه با میزان سختی زبان های خارجی انجام شده، اما بیشتر آنها به میزان سختی این زبان ها برای انگلیسی زبان ها اشاره می کنند. با توجه به تفاوت های ریشه ای زبان فارسی و انگلیسی، استفاده از این نتایج برای فارسی زبانان غیر قابل قبول خواهد بود. به همین دلیل مجموعه متخصصین زبان بیاموز، با توجه به المان های متفاوت زبان های خارجی میزان سختی آن را طبقه بندی کردند.
رده بندی میزان سختی زبان ها
رده اول – انگلیسی، عربی
رده دوم – فرانسه، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتقالی
رده سوم – روسی، آلمانی
رده چهارم – چینی، ژاپنی
در این رده بندی هرچه بیشتر به سمت پایین حرکت می کنید زبان ها پیچیده تر می شوند. در ادامه در رابطه با دلایل انتخاب زبان ها در هر رده بیشتر صحبت می کنیم.
زبان انگلیسی
زبان انگلیسی را شاید بتوان یکی از ساده ترین زبان های دنیا دانست. البته این زبان حجم بسیار گسترده ای از واژگان و اصطلاحات را در خود جای داده اما یادگیری آن به مراتب نسبت به زبان های دیگر برای ما ساده تر است. دلایل سادگی زبان انگلیسی عبارتند از:
- زبان انگلیسی یکی از معدود زبان های اروپایی است که اسامی در آن جنسیت ندارد. پس نیازی به درگیری با جنسیت اسامی در این زبان نیستید.
- زبان انگلیسی حالت محور نیست. این یعنی اسامی همیشه شکل ثابتی دارند، بدون توجه به اینکه در چه جایگاهی (فاعل، مفعول و …) قرار می گیرند. (در صورتی که با زبان آلمانی، روسی یا ترکی آشنا باشید اطلاعات بیشتری در مورد مفهوم حالت دارید.)
- زبان انگلیسی بسیار پر کاربرد است. ما در زندگی روزمره خیلی به واژه ها و جملات انگلیسی برخورد می کنیم و به طور ناخودآگاه مقدار زیادی از این واژه ها را یاد میگیریم.
- واژه های زیادی از انگلیسی وارد فارسی شده اند. این واژه ها میتوانند از اسامی لوازم خانگی مانند دراور تا اصطلاحات تخصصی علمی مثل دی ان ای متفاوت باشند. این واژه به ما در یادگیری سریعتر زبان انگلیسی کمک می کنند.
- در نهایت ما زبان انگلیسی را در مدرسه، دبیرستان و دانشگاه می خوانیم. پس هر فردی که حداقل تا دیپلم درس خوانده باشد مقداری انگلیسی یاد گرفته.
پیچیدگی های زبان انگلیسی برای فارسی زبانان عبارتند از:
- یکی از بخش های پیچیده زبان انگلیسی برای فارسی زبانان، تلفظ است. ساختار تلفظ در بیشتر زبان های اروپایی با فارسی متفاوت است. پس یادگیری درست تلفظ لغات می تواند کمی برای ما سخت باشد.
- زمان های گرامری بخش مشکل دیگر زبان انگلیسی است. زبان انگلیسی زمان های خیلی زیادی دارد (حال ساده، حال کامل، حال استمراری و …). متاسفانه تقریبا هیچ یک از این زمان ها در فارسی معادل دقیقی ندارند پس یادگیری نحوه درست استفاده از آنها می تواند برای شما کمی سخت باشد.
زبان عربی
زبان عربی در واقع از نظر ریشه با فارسی بسیار متفاوت است. عربی جزو زبان های سامی است در حالی که فارسی یک زبان هندی-اروپایی است. با این حال پیشینه مشترک این دو زبان و تاثیر زیاد آنها بر همدیگر (که البته بیشتر عربی بر فارسی بوده) باعث تشابه آنها شده. دلایل سادگی عربی برای فارسی زبانان عبارت است از:
- تعداد واژه های عربی در زبان فارسی بسیار بالاست. در شکل نوشتاری در متن های رسمی حدود 60% واژه های استفاده شده در فارسی عربی هستند. اگر یک متن ساده عربی را بخوانید احتمالا متوجه تعداد قابل توجه واژه های آشنا خواهید شد. این واژه ها به شما کمک می کنند تا خیلی سریعتر زبان عربی را یادبگیرید.
- عربی و فارسی خطی مشترک دارند. برخلاف زبان های اروپایی، فارسی و عربی هر دو از یک خط برای نوشتن استفاده می کنند. ساختار خواندن واژه ها هم تا حد زیادی به هم شبیه هستند پس می توانید خیلی سریع خواندن عربی را یادبگیرید.
- عربی زبان قرآن و متون مذهبی اسلام است. تقریبا همه ما با متون نوشتاری عربی آشنا هستیم و معنای جملات و واژه ها را از ان یاد گرفته ایم.
- ما عربی را در مدرسه و دبیرستان می خوانیم. پس هر کسی که حداقل تا دیپلم درس خوانده باشد با اصول زبان عربی آشناست.
البته عربی پیچیدگی هایی هم برای فارسی زبانان دارد. برخی از پیچیدگی های یادگیری عربی عبارتند از:
اسامی و ضمایر در زبان عربی جنسیت دارند. این جنسیت بر روی بسیاری از بخش های جمله تاثیر می گذارد. موضوعی که ما در فارسی اصلا با آن آشنا نیستیم.
عربی زبانی حالت محور است. این یعنی اسمی که به صورت فاعل در جمله استفاده می شود با اسمی که به صورت مفعول استفاده می شود تا حدی متفاوت است. درک این ساختار معمولا برای فارسی زبان ها کمی سخت است.
ساختار واژه ها در زبان عربی به صورت کلی متفاوت است. برخلاف زبان های هندی-اروپایی که در آنها بن واژه همیشه ثابت است (و تنها پیشوند و پسوند به آن اضافه می شود) در عربی بن افعال از ساختارهای سه حرفی تشکیل شده که در طرحواره های مختلف قرار می گیرند تا ساختارهای جدیدی را بسازند.
عربی محاوره ای با شکل فصیح متفاوت است. چیزی که ما از عربی در مدرسه یاد میگیریم در واقع شکل فصیح زبان عربی است. نحوه مکالمه عربی در هر کشور عربی متفاوت است و گاهی فاصله این شکل محاوره ای با شکل فصیح بسیار زیاد است. (ممکن است افرادی از دو لهجه عربی حتی حرف های همدیگر را خوب متوجه نشوند) پس شما باید برای یادگیری مکالمه عربی یک لهجه را هم انتخاب کرده و یاد بگیرید.
زبان های فرانسه، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتقالی
این زبان های را به این دلیل در یک ساختار قرار دادیم که همگی از دسته زبان های رومی هستند. در واقع این زبان ها بسیار به هم نزدیک هستند. پس با یادگیری یک از آنها،یادگیری بقیه برای شما بسیار ساده تر می شود. زبان های رومی زبان هایی هستند که همگی از شکل محاوره ای زبان لاتین گرفته شده اند. البته این زبان ها با هم تفاوت هایی دارند اما ساختار کلی آن ها یکسان است و معمولا می توان جملات را بین آنها کلمه به کلمه ترجمه کرد.
یادگیری زبان های ریشه رومی مثل فرانسه تفاوت زیادی با انگلیسی ندارد. البته این زبان ها پیچیدگیهایی مثل جنسیت اسامی، صرف صفات و … را دارند. در ضمن ما هیچ یک از این زبان ها را در مدرسه یاد نمی گیریم پس شروع یادگیری برای ما خیلی سخت تر خواهد بود. در مورد زبان فرانسه، ممکن است یادگیری ساختار تلفظ واژه ها هم در ابتدا کمی مشکل ساز باشد.
زبان آلمانی و روسی
این دو زبان از دو ریشه متفاوت هستند اما المان های تا حدی مشابهی دارند که میزان سختی آنها را یکسان می کند. زبان آلمانی از ریشه زبان های ژرمنی است (در واقع با انگلیسی هم ریشه هستند) در حالی که روسی از ریشه زبان های اسلاو است (با زبان هایی مثل اکراینی هم ریشه هستند). این دو زبان خصوصیات گرامری ای دارند که یادگیری آنها را مشکل می کند برخی از این خصوصیات عبارتند از:
- در هر دو زبان اسامی جنسیت دارند. یک اسم می تواند یکی از جنسیت های مذکر، مونث یا خنثی را داشته باشد. در روسی جنسیت اسامی از طریق حروف آخر آن قابل تشخیص است اما در آلمانی باید جنسیت را به طور کامل حفظ کنید (تقریبا قاعده ای ندارد).
- در زبان آلمانی شکل جمع اسامی هم بی قاعده است، این یعنی در کنار یاد گرفتن هر اسم باید اسم جمع آن را هم حفظ کنید. در روسی حالت جمع بیشتر اسامی با قاعده است اما بسته به اینکه حروف آخر اسم چه حروفی هستند حالت جمع اسم متفاوت است.
- آلمانی و روسی هر دو حالت محور هستند. این موضوع یکی از اصلی ترین مشکلات زبان آموزان با این دو زبان است. حالت محور بودن یک زبان یعنی اسم بسته به اینکه در چه جایگاهی قرار می گیرد، تغییر می کند. در آلمانی اسامی چهار حالت و روسی شش حالت متفاوت دارند.
- در آلمانی و روسی صفات هم صرف می شوند. این یعنی بسته به خصوصیات اسمی که صفت به آن نسبت داده شده، صفت تا حدی تغییر خواهد کرد. البته صرف صفات در این دو زبان با قاعده است اما آشنایی دقیق با نحوه صرف آنها میتواند پیچیده باشد.
- زبان روسی از خط سیریلیک استفاده می کند که بیشتر فارسی زبان ها هیچ آشنایی قبلی ای با آن ندارند.
- تعداد واژه های مشترک آلمانی و روسی با فارسی خیلی کم است. با وجود روابط دیپلماتیک ایران با آلمان و روسیه، بیشتر واژه های غربی وارد شده به فارسی از دو زبان فرانسه و انگلیسی وارد شده اند.
زبان های چینی و ژاپنی
برخلاف تصور عمومی دو زبان چینی و ژاپنی از یک ریشه نیستند. این دو زبان تفاوت های ساختاری زیادی با هم دارند اما به واسطه تشابه شکل نوشتاری آنها، مشابه فرض می شوند. زبان ژاپنی در ابتدا دارای شکل نوشتاری نبوده بنابراین برای نوشتن آن از حروف چینی استفاده می شده. این موضوع باعث وارد شدن حروف چینی به زبان ژاپنی و ورود واژه ها از این زبان شده. زبان های ژاپنی و چینی خصوصیاتی دارند که یادگیری آنها را برای فارسی زبانان پیچیده می کند. البته باید اشاره کرد که از نظر ساختار گرامری یادگیری ژاپنی از چینی ساده تر است. برخی از این خصوصیات عبارتند از:
- ساختار نوشتاری دو زبان ژاپنی و چینی به صورت کلی با تمام زبان های غربی متفاوت است. در این ساختار که به آن «واژه نگار» هم گفته می شود، به جای نوشتن حرف به حرف یک واژه از یک شکل برای نشان دادن آن استفاده می شود. البته زبان ژاپنی دارای الفبا هم هست (الفبای کانا و روماجی) اما در بیشتر متون از ترکیبی از حروف چینی (کانجی) به همراه الفبا استفاده می شود. یادگیری ساختار نوشتاری چینی و ژاپنی می تواند زمانبر باشد چراکه در کنار یادگیری هر واژه باید شکل نوشتاری آن را نیز به خاطر سپرد و البته یک واژه را نمی توانید پیش از یادگیری شکلش بخوانید.
- زبان چینی یک زبان نواختی یا تونال است. این یعنی بسته به نوع نواخت واژه، معنی آن می تواند متفاوت باشد. نواخت یا تون گفتن در فارسی معمولا برای نشان دادن ساختار جمله استفاده می شود (مثلا جملات سوالی با نواختی خواست ادا می شوند) اما فارسی، ژاپنی و تقریبا تمام زبان های غربی نواختی نیستند.
- زبان چینی فاقد زمان به شکلی است که در فارسی با آن آشنا هستیم. برای نشان دادن زمان ها در چینی معمولا از قید زمان در جمله استفاده می شود، اما ساختارهایی مثل زمان حال، گذشته و آینده در چینی معادلی ندارند.
- زبان چینی شکل های بسیار متفاوتی دارد. گرچه چند دهه است که شکل استانداردی برای آن مشخص شده (چینی ماندارین) اما هنوز هم در بخش های متفاوت چین به شکلهایی متفاوت صحبت می شود.
- فارسی تقریبا هیچ تشابه ریشه ای با ژاپنی و چینی ندارند. تعداد واژه های وارد شده از این زبان های به فارسی هم بسیار محدود است، پس یادگیری این دو زبان دنیای جدیدی برای شما خواهد بود.
نتیجه
میزان سختی یک زبان ارتباط زیادی با دانش فعلی شما به عنوان یک زبان آموز دارد. هرچه تعداد زبانهایی که از قبل یادگرفته اید بیشتر باشد یادگیری یک زبان جدید برای شما ساده تر خواهد بود.
نوشته یاد گرفتن چه زبان هایی برای فارسی زبان ها سخت تر است؟ اولین بار در بیاموز پدیدار شد.