یکی از مواردی که در زبان فرانسه، موجب به اشتباه انداختن زبانآموزان میشود، کلمات همآوا است. کلمات همآوا، کلماتی هستند که تلفظ کاملا مشابهی دارند ولی معنای آنها متفاوت است. این مشکل، زمانی خود را نشان میدهد که با منابع شنیداری سروکار داشته باشید و املای کلمات را نبینید.
زبان فرانسه پیچیدگیهای زیادی دارد که باعث میشود زبانآموزان در ابتدای مسیر با اشتباهات زیادی مواجه شوند و خجالتزده شوند. البته اشتباه کردن بخشی از یادگیری است و هیچ زبانآموزی نمیتواند از آن اجتناب کند. باید از اشتباهات درس گرفت و دوباره آنها را تکرار نکرد.
بعضی از آنها از جذابیتهای زبان فرانسه است. البته تعداد آنها زیاد است ولی در این مقاله به مهمترینها و رایجترین کلمات همآوا میپردازیم. کلماتی که غالبا باعث ایجاد اشتباه در زبانآموزان میشوند و یاد گرفتن آنها، برای اینکه بتوانید درک بهتری از این زبان داشته باشید، بسیار ضروری است.
بعد از یادگیری این کلمات، نه تنها تفاوت آنها را در ک میکنید بلکه میتوانید آنها را در صحبتها و نوشتههای خود به کار ببرید و حتی با کلمات، بازی کنید و متنهای جالبی بنویسید.
کلمات همآوا را چطور یاد بگیریم؟
کلمات همآوا را به راحتی میتوانید پیدا کنید. هر دو کلمهی متفاوتی که تلفظ یکسانی داشته باشند، کلمات همآوا هستند. در سایر زبانهای دنیا هم این نوع کلمات وجود دارد. مثلا دو کلمه حیاط و حیات در زبان فارسی، که دو معنای متفاوت و دو شکل نوشتاری متفاوت دارند ولی یک مدل تلفظ میشوند.
یادگیری این کلمات در ابتدا سخت بهنظر میرسد ولی بسیار جذاب است.
استفاده از روشهای قدیمی
یکی از روشهای رایج و قدیمی برای یادگیری کلمات زبانهای مختلف، استفاده از فلشکارت است. فلشکارتها منابع و ابزارهای آموزشی بسیار مناسبی هستند که با کمک آنها میتوانید به شیوهای موثر و فراموشنشدنی، کلمات را یاد بگیرید.
این روزها، اپلیکیشنهای متعددی تولید شده است که از آنها نیز میتوانید برای یادگیری زبان استفاده کنید. این اپلیکیشنها نیز درست عملکردی مثل فلشکارت دارند. خودتان هم میتوانید فلشکارتهای خود را بسازید. هر جا که کلمات همآوا را شنیدید، سریعا برای آنها کارتی تهیه کنید. گاهی سه کلمه یا بیشتر، با هم همآوا هستند. همهی آنها را روی یک کارت یادداشت کنید. معنای متفاوت و املای صحیح آنها را پیدا کنید.
میتوانید از روش کدگذاری رنگی برای یادگیری آنها استفاده کنید. تفاوتهای املایی آنها را دقیقا مشخص کنید. البته مطالعه و تمرین و تکرار را فراموش نکنید.
برای اینکه آموختههای خود را تست کنید، میتوانید از کوییزهای موجود در نت استفاده کنید. سایتهای مختلفی، برای تمرین کلمات همآوا، کوییزها و تستهای متنوعی دارند. با کمی جستوجو در نت میتوانید این تستها را پیدا کنید و آموختههای خود را محک بزنید.
استفاده از کلمات
یکی از روشهای مفید دیگر برای یادگیری کلمات همآوا این است که آنها را در جمله به کار ببرید و جملات جالب و حتی خندهدار بسازید. تنها قانونی که در مورد این بازی جذاب وجود دارد این است که باید سعی کنید همهی کلمات همآوا را در یک جمله و در جای صحیح به کار ببرید.
کلمات همآوا رایج در زبان فرانسه
حال که نحوهی یادگیری کلمات همآوا را یاد گرفتید، باید با رایجترین کلمات همآوا آشنا شوید. این کلمات را به خاطر بسپارید و سعی کنید در مکالمات خود از آنها استفاده کنید تا معنا و کاربرد آنها، برایتان جابیافتد.
۱. Amande/amende
une amande — بادام
une amende — جریمه
Est-ce que je peux payer l’amende en amandes ?
در زبان گفتاری این دو کلمه به راحتی با هم اشباه گرفته میشوند. به خصوص به این دلیل که هر دو مونث هستند. در زبان نوشتاری با هم تفاوت دارند و دارای یک حرف صدادار متفاوت هستند.
۲. Au/aux/eau
- Au/aux/eau
au — حالت ادغام شده àو le
aux — حالت ادغام شده àو les
eau — آب
Au contraire ! Il y a plein d’eau aux eaux !
این سه کلمه، تلفظ کاملا یکسانی دارند و با صدای oبسته تلفظ میشوند. از آنجایی که کاربردهای کاملا متفاوتی دارند، به راحتی میتوانید در زبان گفتاری، آنها را تشخیص دهید. البته یک کلمهی همآوای دیگر با این سه کلمه وجود دارد که یک کلمهی قدیمی است و دیگر رواج ندارد. کلمهی Eaux که به معنای اسپا است.
۳. Aussi tôt/aussitôt
aussi tôt — به محض اینکه
aussitôt — فورا
Aussitôt que je suis arrivé chez moi, ma mère m’a demandé de faire la vaisselle aussi tôt que possible.
این کلمات همآوا ممکن است شما را زیاد به اشتباه بیاندازند. حتی بسیاری از زبانآموزان فکر میکنند که این دو، در واقع یک کلمه هستند در صورتی که دو کلمهی جداگانه هستند. البته اگر شما هم تابهحال همینطور فکر میکردید، نگران نباشید، این مشکل بسیاری از زبانآموزان است. این دو کلمه، معنای تقریبا مشابهی هم دارند و همین مسئله باعث میشود که یاد گرفتن آنها دشوار باشد.
۴. Auteur/hauteur
un auteur — نویسنده
une hauteur — ارتفاع
L’auteur a peur des hauteurs.
این دو کلمه با نگاه، ساده به نظر میرسند ولی تشخیص آنها برای گوش، دشوار است. در واقع تا زمانی که در جمله به کار نروند، تشخیص دادن آنها از طریق گوش دادن، ممکن نیست. ریشهی کلمهی hauteur، کلمهی haut به معنای بلند است که احتمالا از قبل با این صفت آشنا شدهاید.
تنها تفاوتی که این دو کلمه با هم دارند، تلفظ حرف اول آنها است. حرف h در کلمهی hauteur، اسپیره نامدارد یعنی اگر در شرایط ادغام یا لیزون قرار بگیرد، مثل یک حرف بیصدا رفتار میکند. یعنی در شرایط ادغام به شکل l‘auteur نوشته می شود.
ولی در کلمهی le hauteur، هم حرف تعریف و هم کلمه، به عنوان دو کلمهی جدا از هم نوشته و خوانده میشوند.
۵. Avocat/avocet
un avocat — آووکادو
un avocat — وکیل
Il y a un avocat qui représente des avocats.
این دو کلمه نه تنها همآوا هستند بلکه املای کاملا مشابهی دارند. کلمهای که بسیاری از زبانآموزان را به اشتباه میاندازد و باعث می شود که آنها به سختی جرئت کنند تا در مورد avocet بودن فردی سوال بپرسند!
البته نیازی به نگرانی نیست و کانتکست و محتوای بحث، باعث میشود که همه منظورتان را متوجه شوند و کسی اشتباه برداشت نمیکند.
۶. Boue/bout
la boue — گل و لای
le bout — نوک
Je ne mets que le bout du doigt dans la boue.
کلمهی دوم به معنای نوک یا انتهای هر چیز است. مثلا نوک قله، نوک بینی و… تشخیص دادن این دو کلمه از هم، راحت است. چون یکی از آنها مذکر و دیگری مونث است. موقع استفاده کردن از این کلمه، جنسیت آن را فراموش نکنید. املای آنها نیز کاملا با هم متفاوت است. بنابراین در زبان نوشتاری، هیچ مشکلی با این کلمات نخواهید داشت.
۷. Cent/sang/sens/sans
cent — صد
sang — خون
sens — حالت صرف شده اول شخص مفرد فعل sentir
sans — بدون
Sans sang, je me sens cent pour cent mort.
چهار کلمهی همآوا با معانی کاملا متفاوت میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد. کافی است آنها را یک بار برای همیشه یاد بگیرید تا هرگز دچار مشکل نشوید. اینها کلماتی هستند که کم و بیش با آنها آشنایی دارید و جزو کلمات رایج و پرکاربرد زبان فرانسه هستند.
اگر توجه کنید، هر کدام از آنها نقش متفاوتی در جمله دارند؛ یکی اسم است، یکی فعل، یکی صفت و دیگری حرف اضافه. از آنجایی که کاربرد زیادی دارند، اگر آنها را جداگانه در متنها بینید یا در جملههای مختلف بشنوید، به راحتی متوجه می شوید.
۸. Chouette/chouette
une chouette — جغد
chouette — خوب، زیبا
Cette chouette est chouette !
برای اینکه این کلمات را به خاطر بسپارید همواره این جمله را در ذهن داشته باشید که جغدها یکی از زیباترین پرندگان هستند. اگر در زبان گفتاری قبل از این کلمه، حرف تعریف معرفه یا نکرده آمد، مشخص میشود که منظور همان جغد است.
۹. Compte/comte/conte
un compte — حساب
un comte — کنت، اشرافزاده
un conte — داستان
J’ai lu un conte sur un comte qui a ouvert un compte.
این سه کلمه از نظر املا، تفاوتهای زیادی دارند. غیر از تفاوت اندکی که در تلفظ حروف نزل m و n دارد، تقریبا مشابهاند. حتی هر سه کلمه، مذکر هستند بنابراین از طریق حرف تعریف نمیتوان آنها را شناسایی کرد. برای اینکه کلمهی compte را به خاطر بسپارید، فعل compter را در ذهن داشته باشید. در مورد کلمهی conte نیز، فعل raconteur را به خاطر بسپارید که به معنای بیان کردن و بازگو کردن است.
۱۰. Dans/dent
dans — در، داخل
un dent — دندان
J’ai une puce électronique dans mon dent.
از آنجایی که کلمهی dans یک حرف اضافه است و کلمهی dent(s) را همواره با حرف تعریف خواهید شنید، زیاد با تشخیص این دو کلمه از هم، مشکلی نخواهید داشت.
۱۱. Été/été
été — تابستان
été — اسم مفعول فعل être
Si mon anniversaire avait étéen été, on l’aurait fêté à la piscine.
از آنجایی که کلمهی été، اسم مفعول است، همواره با فعل avoir همراه میشود. بنابراین به راحتی میتوانید آن را تشخیص دهید. فقط، زمانی ممکن است به اشتباه بیافتید که این کلمه در ابتدای جمله به کار برود.
۱۲. Filtre/philtre
un filtre — فیلتر
un philtre — معجون
On a besoin de filtres spéciaux pour faire ce philtre.
کلمهی دوم این روزها زیاد کاربردی ندارد مگر اینکه در حال تماشای فیلم هری پاتر باشید. اگر در مورد املای آنها شک داشتید، در نظر بگیرید که کلمهی filter درست مثل filter انگلیسی نوشته میشود با این تفاوت که حرف آخر آنها جابهجا شده است.
۱۳. Foi/foie/fois
la foi — ایمان
le foie — کبد، جگر
une fois — یک بار
Une fois,j’ai mis toute ma foi en foie gras.
اگر به فرانسه سفر کنید و بخواهید آشپزی این کشور را امتحان کنید احتمالا نام غذای جگر چرب را خواهید شنید. کلمهی foie، هم برای برای اشاره به جگر خوراکی به کار میرود هم برای اشاره به کبد انسان. اگر صحبت از غذا، بدن انسان و کلیسا و اعتقادات نباشد، پس هر بار که کلمهی fois را شنیدید بدانید که به معنای «یک بار» است.
۱۴. Guère/guerre
guère — به سختی
la guerre — جنگ
Ce n’était guère une guerre.
بهترین نوع کلمات همآوا آنهایی هستند که یکی از آنها اسم است و دیگری جایگاه دیگری در جمله دارد. کلمهی Guère قیدی است که البته به ندرت به کار میرود و کلمهی La guerre به معنای جنگ، یک اسم است و به راحتی میتوانید آن را از حرف تعریفش بشناسید.
۱۵. Lac/laque
le lac — دریاچه
la laque — لاک یا اسپری مو
J’ai oublié ma laque au lac !
برای اینکه این کلمات را به خاطر بسپارید کلمهی انگلیسی lacquer را در ذهن داشته باشید؛ مادهای که برای براق شدن ناخن یا چوب،از آن استفاده میکنند. کلمهی Laque هم معنای مشابهی دارد و بسته به محتوا، معنای آن متفاوت است. مثلا اگر صحبت از مو باشد، به معنای اسپری مو است ولی در صحبت از ناخن، همان لاک است.
۱۶. Leur/leurre/l’heure
leur — ضمیر ملکی و ضمیر مفعولی غیرمستقیم
un leurre — توهم
l’heure — ساعت
Leur leurre est que l’heure est toujours fausse.
این کلمات همآوا، کاربردهای متفاوتی دارند و در موضوعات کاملا متفاوتی به کار میروند. فقط باید حواستان را جمع کنید چون دو کلمهی l’heure و leur زیاد استفاده میشوند و زیاد آنها را میشنوید. کلمهی Un leurre را به اندازهی دو مورد دیگر نخواهید شنید.
۱۷. Mer/maire/mère
La mer — دریا
Le maire — شهردار
La mère — مادر
La mère du maire habite à côté de la mer.
این کلمات همآوا جزو کلمات سخت هستند چون احتمال اشتباه گرفتن آنها با هم زیاد است. البته کلمات پرکاربردی هستند و با تکرار و تمرین، به سرعت یاد میگیرید.
۱۸. Mur/mûr/mûre
un mur — دیوار
mûr(e) — رسیده
une mûre — شاهتوت
Quelqu’un a lancé une mûre mûre au mur.
متاسفانه وجود اکسان سیرکونفلکس در کلمات mûr و mûre هیچ تفاوتی در تلفظ آنها ایجاد نمیکند. در مورد این کلمات، برای درک مفهوم آنها باید به محتوا توجه کنید. کلمهی mûr صفت است. فعلهای مناسب برای دو کلمهی mur و mûre نیز کاملا متفاوت است.
۱۹. Pair/paire/père
un pair — جفت، همشان
une paire — زوج
un père — پدر
Mon père et son pair font une bonne paire.
خوشبختانه کلمهی معادل گلابی در زبان فرانسه poire است و همآوای چهارم این گروه نیست وگرنه تشخیص دادن این چهار کلمه بسیار سختتر میشد. تشخیص دادن دو کلمهی اول واقعا سخت است. به خصوص که صفت pair با افزودن حرف e به کلمهی paire تبدیل میشود.
عبارت une paire در بیشتر اوقات با ترکیب de و اسم به کار میرود مثلا: une paire des bottes
۲۰. Pâtes/pâte/pattes
les pâtes — پاستا
la pâte — خمیر
les pattes — چنگال، پنجه
Mettez vos pattes sur la pâte pour faire des pâtes.
برای اینکه این چند کلمه را با هم اشتباه نگیرید میتوانید این طوری به آنها نگاه کنید. پاستا از خمیر تهیه میشود بنابراین میتوان گفت که پاستا (pâtes)، حالت جمع بسته شدهی خمیر (pâte) است. کلمهی پنجه یا چنگال هم معمولا در مورد حیوانات به کار میرود و بدیهی است که حیوانات عضوی به نام پاستا ندارند.
۲۱. Plus tôt/plutôt
plus tôt — قبلا
plûtot — نسبتا
Je voudrais partir plus tôt plûtot qu’arriver plus tard.
این دو کلمه نیز مثل دو کلمهی aussi tôt و aussitôt هستند. به راحتی نمیتوانید تفاوت آنها را بفهمید و شاید فکر کنید که یک کلمه هستند. این دو کلمه، غیر از املا، تفاوت دیگری هم دارند. در زبان گفتاری تشخیص آن سخت است ولی در نوشتار به راحتی میتوانید بفهمید که هر کدام در چه معنایی به کار رفتهاند.
۲۲. Reine/renne
La reine — ملکه
Le renne —گوزن شمالی
Elle est la reine des rennes.
این مورد، جالب و خندهدار است البته زیاد استفاده نمیشود. چند راه برای تشخیص این دو کلمه وجود دارد. یکی اینکه یکی از آنها مذکر و دیگری مونث است. دوم از طریق محتوا میتوانید معنای آن را حدس بزنید و سوم، املای کاملا متفاوتی که دارند.
۲۳. Sel/selle/celle
le sel — نمک
la selle — زین اسب
celle — یکی از ضمایر
Celle qui a mis le sel sur la selle sera puni !
کلمهی دوم فقط در متنها و نوشتههای مرتبط با اسب پیدا میشود. بنابراین تشخیص دادن آن زیاد سخت نیست. کلمهی sel رایجتر است و هر زمانی که صحبت و از غذا و آشپزی باشد، احتمال اینکه آن را بشنوید بیشتر است. کلمهی سوم یعنی celle، کاربردهای زیادی دارد و زیاد آن را میشنوید. این ضمیر، یکی از ضمایر اشاره است و کاربردهای زیادی دارد. حتما آن را زیاد استفاده خواهید کرد. این ضمیر برای اشاره به اسمهای جمع مونث به کار میرود و قواعد آن را در گرامر یاد میگیرید.
۲۴. Tour/tour
la tour — برج
le tour — نوبت، محیط
Attention! C’est à mon tour de faire le tour de la tour.
این کلمات همآوا ، املای متفاوتی ندارند. فقط جنسیت آنها متفاوت است. کلمهی مونث به معنای برج است و کلمهی مذکر، دو معنا دارد. یکی نوبت و دیگری محیط یا دور.
۲۵. Vert/vers/ver/verre
vert — سبز
vers — به سمت، به طرف
un ver — کرم
un verre — لیوان، شیشه
En buvant mon verre de vin, j’ai vu un ver vert vers la maison !
تشخیص دادن این کلمات همآوا نسبتا راحت است چون هر کدام نقشهای متفاوتی در جمله دارند. یکی صفت، یکی حرف اضافه و دو تای آخر اسم هستند.
کلمات همآوا، شاید در ابتدا سخت به نظر برسند ولی نباید نگران یاد گرفتن آنها باشید. بسیاری از آنها، کاربردهای فراوانی در صحبتهای روزمره دارند. چون زیاد از آنها استفاده میکنید، به راحتی یاد میگیرید.
با وجود این، اگر برای یادگیری این کلمات مشکل دارید، بهترین راه، نوشتن آنها در قالب فلشکارت است.
یادگیری کلمات هم آوا، یک روش جالب برای افزودن لغات جدید به دامنهی لغاتتان است.
نوشته کلمات همآوا در زبان فرانسه که باید بدانید اولین بار در آموزش زبان – گلدفیش پدیدار شد.