بر کسی پوشیده نیست که زبان انگلیسی، یکی از چالشبرانگیزترین زبانها برای یادگیری است. البته میزان مشکلاتی که زبانآموزان با آنها مواجه میشوند، به زبان اصلی آنها نیز بستگی دارد. طبیعتا اگر زبانی را بدانید که ریشههای یکسانی با انگلیسی دارد یا به آن نزدیک است، یادگیری انگلیسی برای شما آسانتر خواهد بود. هرچند که این نکته ممکن است در مورد یادگیری هر زبانی صدق کند، به نظر میرسد در مورد زبان انگلیسی به طور خاص مسئلهای وجود دارد که آن را پیچیدهتر میکند.
در این مقاله ما به بررسی مشکلاتی میپردازیم که پیش روی کسانی قرار میگیرد که انگلیسی را به عنوان زبان دوم میآموزند و بررسی میکنیم که چه کارهایی میتوانید برای غلبه بر این مشکلات انجام دهید.
۱. مجموعه واژگان انگلیسی یکی از بزرگترین و پیچیدهترین مجموعه لغتهای موجود است
یکی از دشوارترین کارها، این است که لغات کافی را به حافظه بسپارید تا بتوانید بدون در نظر گرفتن موضوع یا موقعیت، ذهنیات خود را بیان کنید. تسلط بر واژگان، لازمه یادگیری همه زبانها است اما میتوان گفت از این نظر انگلیسی یکی از سختترین زبانها محسوب میشود. در ادامه لیستی از دلایلی را مشاهده خواهید کرد که باعث میشود زبانآموزان این کار را سخت و چالشی بدانند:
• تعداد بالای کلمات
- انگلیسی لغات متنوع و زیادی دارد.
- گستره واژگان در زبان انگلیسی بسیار پهناور است: بزرگترین مجموعه لغات در میان زبانها طبق نظر برخی پژوهشگران. این زبان به خصوص فرهنگ لغات پیچیدهای دارد با توجه به اینکه ریشههای مختلف و تأثیرات و تغییرات مختلفی وجود دارند که شامل انگلیسی قدیم و لاتین میشوند. این مسئله یعنی تنوع زیادی در نحوه تلفظ واژهها نیز وجود دارد.
نمونه های متعددی از کلمات با معانی یکسان وجود دارد، اما با تفاوت های ظریف و معمولا کسانی انگلیسی زبان مادریشان نیست، این تفاوتها را تشخیص نمیدهند. برای مثال دو واژه plump و fat در اصل معنای یکسانی دارند اما دلالتهای ضمنی آنها متفاوت است و ضرورتا نمیتوانند به جای هم استفاده شوند. (plump به چاقی یا تپلی همراه با سلامتی اشاره دارد مانند plump baby یا chicken plump roast اما fat معنای منفیتری را به ذهن متبادر میکند که به چاقی ناخوشایند یا اضافه وزن دلالت دارد.)
مترادفهای بسیاری وجود دارند که برای سخنگویان غیر بومی معنای ناآشنایی دارند و حتی در برخی موارد دلالتهای آنها متضاد هم است.
• املای کلمات
- املای انگلیسی، حتی برای انگلیسیزبانها سخت است.
- املای Idiosyncratic یا خاص و ویژه، یعنی برای افراد سخت است املای کلمات را، بر اساس نحوه تلفظ آنها حدس بزنند و این امر مانعی بر سر راه یادگیری زبان است. با وجود اینکه الگوهای تکرارشونده زیادی وجود دارند (مانند ing یا tion در انتهای کلمات)، معمولا جایگزینی برای یادگیری از طریق تمرین و تکرار وجود ندارد زیرا استثناهای زیادی در مورد املای انگلیسی کلمات وجود دارد و قیاس و نتیجهگیری منطقی در این زمینه همیشه کاربرد ندارد. (برای مثال کلمه pronounce یا pronouncing را در نظر بگیرید و مشاهده کنید چه اتفاقی برای آن میافتد وقتی به pronunciation تبدیل میشود. بر خلاف انتظار، o دوم حذف شده است.)
به علاوه، زبان انگلیسی هموفونهای بسیاری دارد، کلماتی که شبیه هم نوشته میشوند و/یا شبیه هم تلفظ میشوند ولی معنای متفاوتی دارند که این موضوع یادگیری واژهها را سخت میکند و از آن سختتر، تشخیص معنای واژه از طریق نحوه تلفظ واژهها است.
• اصطلاحات و کلمات عامیانه
To know the ropes به معنای شناختن راه خود، اصطلاحی است که از دریانوردی آمده است.
انگلیسی گفتاری، مانند بیشتر زبانها، نسبت به انگلیسی نوشتاری غیر رسمیتر است که همین امر پیچیدگی را برای زبانآموزانی که وظیفه طاقتفرسای یادگیری زبان را به عهده دارند بیشتر میکند. زبان عامیانه نیز یکی دیگر از جنبههای زبان است که زبانآموزان با آن دست و پنجه نرم میکنند.
دانشی که برای فهمیدن مکالمات غیر رسمی ضروری است. (به عنوان یک مثال ساده میتوان به yeah اشاره کرد که جایگزین عامیانه yes است) همچنین انگلیسی پر است از اصطلاحات که همیشه برای غیر بومیها معنی نمیدهد اما دانستن آنها برای کسانی که میخواهند مانند یک انگلیسیزبان صحبت کنند ضروری است.
شما همواره اصطلاحاتی مانند fat chance، turn a blind eye یا call it a day را میشنوید که به مکالمات روزانه رنگ و بوی دیگری میدهند. لازم است این اصطلاحات و معنای آنها و همچنین جایگاه مناسب استفاده از آنها را یاد بگیرید.
۲. گرامر انگلیسی پر است از ریزهکاری و ظرافت
Can I have a slice of cake?، Could I have a slice of cake? و May I have a slice of cake? هر سه یک ایده را بیان میکنند اما با سه درجه رسمیت متفاوت. متأسفانه گرامر انگلیسی برای زبانآموزان EFL مشکلساز است. این دشواری باعث یک سری اشتباهات رایج میشود که حتی گاهی انگلیسیزبانها نیز دچار آن میشوند اما تنها این اشتباهات ابتدایی نیست که زبانآموزان باید بر آنها غلبه کنند.
انگلیسی پر از ظرافت و ریزهکاری است و غیر بومیها تنها از طریق تجربه میتوانند تفاوت این ظرافتها را درک کنند. برای مثال تفاوت میان جملات I write حال ساده و I have written حال کامل را با اشکال دیگری مانند I am writing یا I had writtenدر نظر بگیرید که پیچیدگی بیشتری را با تفاوت معنی ایجاد میکنند.
علاوه بر این افعال کمکی نیز هستند که بسیاری زبانآموزان با آنها کشمکش دارند. جملات Do you want a slice of cake? و She has given me a slice of cake را در نظر بگیرید. در ضمن افعال کمکی وجهی نیز وجود دارند (مانند I might join you) که معانی ضمنی تمایل و اجبار را نشان میدهند.
به همه اینها، تغییرات اصطلاحی و ظرافتهای آنها را نیز اضافه کنید. شما کار بسیار سختی برای تسلط بر نقاط ظریف گرامر انگلیسی پیش رو دارید. علاوه بر یادگیری جنبههای ابتدایی گرامر انگلیسی، که از آغاز یادگیری زبان به آنها میپردازید، جنبههای پیشرفتهتری نیز وجود دارند که با آنها مواجه نمیشوید مگر زمانی که با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید و قادر به بهتر کردن مهارتهای انگلیسی خود باشید.
این کار از طریق گوش دادن به طرز صحبت انگلیسیزبانها و یادگیری از اشتباهات انجام میشود. هیچکس انتظار ندارد بتوانید همه اینها را از خواندن مجموعه لغات به دست بیاورید – این چیزی است که در طول سالها صحبت کردن در زبان انگلیسی به دست میآورید.
۳. تلفظ واژهها سخت و متناقض است
یادگیری صحیح تلفظ میتواند یک کار سخت و یک پروسه طولانیمدت محسوب شود، حتی در زبانهای اروپای شمالی صداهای رایج ممکن است بسیار متفاوت باشد. مشکلات زیر برخی از جنبههای اصلی تلفظ انگلیسی هستند که که کار را برای کسانی که انگلیسی را به عنوان یک زبان خارجی میآموزند سختتر میکند.
برخی صداها در زبان انگلیسی پیچیدگیهایی دارند
ادای تفاوت میان three و tree در تلفظ میتواند سخت باشد. ملیتهای مختلف با جنبههای مختلف تلفظ در زبان انگلیسی مشکل دارند و کار زیادی در این زمینه نمیتوان کرد جز تمرین و تکرار مداوم؛ تا زمانی بتوانند توانایی ادای صحیح صداها را در خود ایجاد کنند. بسیاری زبانآموزان efl تلفظ th را سخت مییابند چراکه این صدا در زبانهای دیگر رواج ندارد.
کسانی که زبانهای مانند ژاپنی یا بسیاری لهجههای چینی را صحبت میکنند تشخیص تفاوت میان صدای r و l را سخت مییابند. در حالی که برای عربی و اسپانیایی زبانها تشخیص تفاوت میان صدای b و v سخت است.
تفاوت دیگری که میان انگلیسی و سایر زبانها وجود دارد، تعداد صامتهایی است که در یک هجا در کنار هم قرار میگیرند. در واژههای انگلیسی تا تعداد سه صامت میتوانند در کنار هم بیایند. برای مثال کلمه stranger صه صامت در هجای اول دارد قبل از اینکه به مصوت a برسد. این مسئله در برخی زبانهای دیگر ممکن نیست و میتواند به مشکلاتی منجر شود برای برخی زبانآموزان که سهوا مصوتهایی به کلمه اضافه میکنند تا مجموعه صامتها را بشکند. در مورد این مسئله نیز، مانند مسائل دیگر، تمرین کردن نتیجهبخش خواهد بود.
کسانی که برای مدت طولانی در تلفظ انگلیسی با مشکل مواجه بودهاند ممکن است از کلاسهای فن بیان سود ببرند که به آنها آموزش میدهد چگونه با استفاده از زبان، دندانها و دهانشان صداهای مختلف را به روش متفاوتی تلفظ کنند.
همیشه نمیتوانید تلفظ واژهها را بر اساس نحوه نوشته شدن آنها حدس بزنید
همان طور که همیشه ممکن نیست نحوه املای کلمات را بر اساس نحوه تلفظ آنها حدس زد، تشخیص نحوه تلفظ واژهها، با صداهایی که از قبل سخت هستند، بر اساس نحوه نوشته شدن آنها سختتر است. بیایید به مثالی نگاه کنیم که این موضوع را روشنتر میکند. بسیار عادی است اگر تصور کنید کلماتی مانند cough، tough، through، thorough، bough و dough که همگی به ough ختم میشوند تلفظ یکسانی دارند اما در حقیقت چنین نیست. Ough در انتهای cough صدایی مانند off، در tough صدایی مانند uff، در through صدای oo، در bough صدای ow و در dough صدای oh میدهد.
متاسفانه در این زمینه راه حلی به جز یادگیری هر کلمه به صورت مجزا وجود ندارد. هیچ روش سریعی برای یادگیری کلماتی که به ough منتهی میشوند وجود ندارد. این یک مجموعه کلمات است که به ناچار باید بیاموزید.
خوشبختانه این مشکل در مورد انتهای تمام کلمات وجود ندارد برای مثال کلمات منتهی به tion همه به صورت shun تلفظ میشوند. در واقع یعنی در زمینه تلفظ بسیاری کلمات شما تنها نیاز به یادگیری از طریق تکرار دارید.
حروفی که خوانده نمیشوند بسیار هستند
در کلمات انگلیسی حروف بسیاری وجود دارند که نوشته میشوند اما خوانده نمیشوند و همین موضوع کار را برای زبانآموزان EFL سختتر میکند. یک مثال بارز، کلماتی هستند که با k شروع میشوند و این حرف در تلفظ آنها خوانده نمیشود مانند knife یا knock . حروف بیصدا در اول کلمات انگلیسی بسیار است مانند H در honour ، P در psychology و G در gnome.
به عنوان نمونههایی که وضوح کمتری دارند میتوان به کلماتی اشاه کرد که در میانه یا پایان خود حروف بیصدا دارند. مانند G در benign، B در thumb، H در character، N در autumn و T در castle. معمولا الگوهایی وجود دارند که با یاد گرفتن آنها میتوانید حدس بزنید یک حرف باید در کلمه تلفظ شود یا خیر اما برخی اوقات مسئله آزمون و خطا است. اگر حرفی را تلفظ کنید که نباید تلفظ شود، کسی که با او صحبت میکنید به احتمال زیاد به شما تذکر خواهد داد!
گویشهای منطقهای تلفظ را تغییر میدهند
تنوع مناطق انگلیسیزبان، یادگیری تلفظ صحیح را سختتر کرده است زیرا تلفظ یک واژه بسته به اینکه چه کسی آن را میگوید متفاوت است. یک مثال خوب طرز تلفظ a در کلمه bath است که در تلفظ اهالی جنوب انگلستان بلند خوانده میشود و مانند barth به گوش میرسد و اهالی شمل انگلیس آن را کوتاه تلفظ میکنند مانند a در کلمه cafe.
اگر در هنگام یادگیری زبان در معرض لهجههای مختلف قرار بگیرید آموختن تلفظ صحیح برای شما مشکلتر خواهد بود. راه کم کردن سردرگمی در تلفظ این است که مطمئن شوید تمام مراحل یادگیری خود را با کسی سپری میکنید که با گویش اصلی و رایج صحبت میکند و یا حداقل در دوران یادگیری تنها با یک گویش مواجه باشید تا بتوانید تلفظ کلمات را به صورت یکپارچه بیاموزید.
۴. انواع مختلفی از انگلیسی وجود دارد
کشورهای انگلیسیزبان مختلف، انگلیسیهای متفاوتی دارند. در نهایت انگلیسی یک زبان چالشبرانگیز است زیرا انواع مختلفی از آن وجود دارد. با این که در اصل یک زبان واحد است، در کشورهای مختلفی که انگلیسی زبان اصلی آنها است، به شیوههای متفاوتی صحبت میشود. کشورهایی مانند آمریکا، استرالیا، زلاند نو و آفریقای جنوبی. چنان که قبلا اشاره شد حتی در بریتانیا نیز گویشهای مختلفی وچود دارد. در گویش محلی اسکاتلند مجموعه واژگان، اصطلاحات و نحوه تلفظ با انگلستان متفاوت است. همچنین گویشهای ایرلندی و ولزی نیز ویژگیهای خاص خود را دارند. در انگلستان گویشهای متفاوت بسیار است مانند Geordie در Northumberland، Brummie در Midlands، Scouse در Liverpool، West Country در Devon و Cornwall در Somerset.
عادت کردن به صداهای مختلف و تلفظهای متفاوت، هنگامی که با یک بریتانیایی صحبت میکنید، زمان میبرد و همین مسئله یک لایه دیگر از دشواری به زبانی میافزاید که از قبل هم سخت و پیچیده بود.
اگر برای بهبود بخشیدن به مهارتهای انگلیسی خود کمک بیشتری نیاز دارید، ما کلاسهایی را پیشنهاد میدهیم که برای زبانآموزان غیر بومی برگزار میشوند. این کلاسها به شما اجازه میدهند پیشرفتهای بسیاری داشته باشید و به یادگیری خود سرعت ببخشید. هیچ جایگزینی برای جدیت و کار سخت وجود ندارد اما مطالعه زبان در کنار افرادی که شرایط و فضای ذهنی مشابهی با شما دارند، این کار پیچیده را آسانتر و لذتبخشتر میکند.
نوشته چهار مشکل که زبانآموزان انگلیسی با آن مواجه میشوند اولین بار در آموزش زبان – گلدفیش پدیدار شد.